عن الصادق (ع): والله لو عرف الناس فضل هذا اليوم بحقيقته لصافحتهم الملائكة في كل يوم عشر مرات … وما اعطي الله لمن عرفه ما لايحصي بعدد. مصباح المتهجد: ۷۳۸

 امام صادق (ع) فرمود: به خدا قسم اگر مردم فضيلت واقعي «روز غدير» را مي‌شناختند، فرشتگان روزي ده بار با آنان مصافحه مي‌كردند و بخششهاي خدا به كسي كه آن روز را شناخته، قابل شمارش نيست.


موضوعات: علما
   پنجشنبه 16 شهریور 1396نظر دهید »

چرا گاهی نوزاد بی ‌دلیل می‌خندد یا بدون درد می‌گرید؟?مفضل بن عمر می گوید:از امام صادق علیه السلام پرسیدم: چرا گاهی نوزاد بی‌دلیل می‌خندد یا بدون درد می‌گرید؟? فرمودند:♻️ای مفضل! هیچ طفلی نیست مگر اینکه امام را می‌بیند و با او نجوا می‌کند،? پس گریه‌اش بخاطر رفتن امام از پیش اوست و خنده‌اش بخاطر آمدن امام نزد او،?اما وقتی زبانِ طفل، به سخن باز شد ، این باب بر او بسته می‌شود و بر قلبش مهر فراموشی زده می‌شود.

?علل الشرایع؛شیخ صدوق(ره)


موضوعات: علما
   شنبه 28 مرداد 1396نظر دهید »

در تگزاسِ آمریکا در دانشکده خلبانی که شهید عباس بابایی در آنجا مشغول به دوره دیدنِ هواپیماهای F5 بود، مسئولان آمریکایی در اتاق خوابهای ایرانی ها یه نفر آمریکایی را هم اتاقیِ ایرانی ها میکردند به بهانه اینکه زبان خارجه ایرانی ها بهتر شود، در صورتی که قصدشان خراب کردنِ اعتقادات خلبان های ایرانی بود.هم اتاقیِ شهید بابایی خیلی بدکار بود، به همین جهت عباس اتاق را با نخ نصف کرد به منظور اینکه محل خواب خود را از او جدا کرده باشد و به عبادت های خودش برسد. از نصف اتاقی که برای خودش با نخ درست کرده بود در همین جای کوچک به عبادت و نمازش میرسید. خلبان آمریکایی (هم اتاقیِ عباس) نماز خواندن او را به تمسخر میگرفت و وقت هایی که عباس مناجات میکرد به او میخندید. این خلبان یک روز صبح به فرماندهیِ دانشکده رفته و به فرمانده میگوید که این هم اتاقیِ من دیوانه شده، شبا گریه میکند، نصف شبا میدود، در باشگاه ها شرکت نمیکند و… .فرمانده میگوید تو برو، من درستش میکنم.فرمانده آمریکایی عکسِ کاملاً برهنه ی یک زن را قاب کرده و به اتاق عباس میبرد، عباس در اتاق حضور نداشت.عکس زن برهنه را روبروی تختِ عباس نصب میکند.عباس به اتاق آمد و دید که چه خبره. حالش خیلی خراب شد، اومد عکسرو برداره فرمانده آمریکایی گفتش: اگه عکسو برداری از دوره خلبانی حذفت میکنم و گواهینامه هم بهت نمیدم.عباس بابایی رفت ملافه ی رو تشکشو برداشت و انداختتش رو عکس. فرمانده گفتش حذفی!!!عباس گفت نه دیگه، تو به من گفتی اگه برش داری! من که بر نداشتم.فرمانده از شدت سنگینی جواب عباس چیزی نگفت و رفت.?نصف شبا میدوید تا آنقدر خسته شود و به محض اینکه به اتاقش می آید از شدت خستگی سریع خوابش ببرد تا به گناه دچار نشود?#شهید_عباس_بابایی


موضوعات: شهدا, علما
   شنبه 21 مرداد 1396نظر دهید »

⁉️ آیا #شیخ_فضل_الله با رای مردم مخالف بود؟

 

?غربزدگان با استفاده از فرهنگ غربى و تجربه تاريخى اروپا كه در مقابل سلطنت استبدادى، دمكراسى ليبرال را مطرح كرده بودند، گفتند: مشروطه، يعنى سلطنت مشروط به رأى مردم، يعنى سلطنتى كه مشروط به موافقت مردم است. 

ومسأله احكام خدا براى اين ها مطرح نبود. 

 

?علماى نجف چون از محيط ايران دور بودند، بيش تر روى جنبه تئورى قضيه فكر مى كردند كه وقتى مى گوييم سلطنت مشروط؛ يعنى سلطنت مشروط به اسلام .

 

?امّا علمايى كه در داخل بودند و بيش از بقيه شيخ فضل الله، مى ديدند كسانى دارند از اين فضا استفاده مى كنند. وقتى مى گويند سلطنت مشروطه، يعنى مطلقاً مشروط به رأى مردم. 

 

?اين بود كه مثل شيخ فضل اللّه نورى و ديگران را به حركت درآورد كه اين حركت از مسيرى كه ما مى خواستيم دارد منحرف مى شود. آن چه ما مى خواستيم اين بود كه احكام اسلام در سايه مشروطيت تحقق پيدا كند و دست دشمنان از كشوراسلامى كوتاه بشود. دارد عكس قضيه مى شود. دشمنان با اياديشان دارند نفوذ پيدا مى كنند و احكام اسلام دارد به فراموشى سپرده مى شود. اين بود كه با تلاش هاى مرحوم شيخ فضل اللّه، آن مادّه شريفه ابديه گنجانيده شد كه بايد در مجلس پنج نفر از علماى طراز اول وجود داشته باشند كه اين مقررات مجلس را چك كنند؛ يعنى اين ها كأنه يك « #حق_وتويى »؛ داشته باشند

۷۹/۳/۲۶

 

علامه مصباح یزدی

کلیدواژه ها: علامه مصباح یزدی

موضوعات: علما
   چهارشنبه 11 مرداد 1396نظر دهید »
ذکر روزهای هفته
شهدا
وصیت شهدا
فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31
Random photo
Ashura